با سلام از لحاظ تئوریک میتوان گفت نظام کنونی ایران نه نظام پارلمانی است و نه نظام ریاستی و به هردوی این دو نظام ها شباهت دارد در تبیین نظام سیاسی حاک بر کشورمان  باید گفت اولا با توجه به پیش بینی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظر رهبری به تنهایی نمیتواند برای تغییر نظام به پارلمانی و یا ریاستی مطلق مناط قرار گیرد چرا که نظر مقام رهبری در ایران تشخیص این امر به صورت قاطع و مشورت با مجمع تشخیص مصلحت را میطلبد این در باب بازنگری اما آنچه که خدمت دوستان عرض شد نظام ایران در نگاه کلی با مسامحه ای به نظام نیمه پارلمانی نیمه ریاستی شباهت دارد اما باوجد مقامی با عنوان رهبری و تصریح اصل 5 قانون اساسی حاضر ایران به نظر برخی حقوق دانان داری نظام ولایی که نظامی خاص و منحصر به فرد است می باشد و حتی برخی شاهکار حضرت امام (ره)را امتزاج جمهوریت و ولایت امر در قالب جمهوری اسلامی میدانند
و اما پارلمانی شدن نظام ایران نیاز به گذشت زمان و بالا بردن سطح اطلاعات عمومی در این زمینه دارد چرا اکثریت غالب د رایران در این زمینه اعتقاد دارند که گرفته شدن حق انتخاب ریاست جمهوری یعنی از بین رفتن دموکراسی و بر قراری دیکتاتوری که در ایجاد این تصور غلط نیرنگ معاندان داخلی و خارجی بسیار موثر بوده است اما نظام ایران برای تبدیل چهره خود به پارلمانی شدن باید هم در بعد سیاسی و هم در بعد اجتماعی فعالیت گسترده ای را در جهت دادن اطلاعات و برخی نرمش های مقتدرانه و آزادی های دموکراتیک انجام دهد مثلا در باب پارلمانی شدن زمانی شائبه دیکتاتوری نمی رود که رقابت حزبی درکشور وجود داشته باشد پس باید جبهه های سیاسی چهره حزبی منسجم به خود بگیرند تا پارلمانی که قرار است قوه مجریه از آن سر براورد نماینده تمام تمایلات و احزاب و سلایق باشد همچنین بنظر میرسد پارلمانی شدن نظام ایران باعث تغییر موقعیت شورای نگهبان میشود یعنی یا باعث افزایش قدرت آن یا باعث انزوا و کاهش قدرت آن میشود بدین صورت که در شرایط فعلی که شورای نگهبان هم صلاحیت کاندیداها ی ریاست جمهوری را تایید میکند و هم با نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری یک ارگان نظارتی بر سر راه قبض کرسی ریاست قوه مجریه است که با پارلمانی شدن نظام ممکن است این قدرت افزایش یابد بدین صورت که نمایندگانی که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان تایید شده نخست وزیر را انتخاب کنند و نخست وزیر به عنوان رییس قوه  مجریه مجددا تحت بررسی شورای نگهبان قرار بگیرد و یا باعث کاهش قدرت این شورا شود بدین صورت که با غیر منطقی دانستن بررسی مجدد صلاحیت نخست وزیر منتخب نمایندگان مجلس توسط نمایندگان عملا شورا نگهبان از اظهار نظر در مورد سکان داران قوه مجریه محروم شود و دیگر اینکه در بعد اجتماعی باید با آوردن نمونه و بالا بردن اطلاعات جمعی این امر سهولت یابد کما اینکه در کشوری همچون انگلستان چنین نظامی برپاست و به علت حزبی بودن و بالابودن اطلاعات سیاسی چه در سطح عوام و چه خواص شائبه دیکتاتوری نمیرود...
اما در اوضاع کنونی کشور به نظر نمیرسد نظام پارلمانی دردی از مشکلات کشور را درمان کند چرا که ما مشکل در شیوه نظام نداریم چرا که با فیلتر هایی که بر سر راه قبض مسند ریاست جمهوری است فقط انتخاب کسانی که منتخب نظام و واجد صلاحیت لازمند به مردم سپرده میشود پس شائبه انتخاب افراد معاند کم است اما چیزی که سیستم ما را رنجور ساخته عدم تعریف درست وظایف میان قواست و در دوره های اخیر قانون گریزی ها که نیاز به انقلاب فکری و تربیت افرادی متعهد دارد و این را باید از دوره های قبل از دانشگاه شروع کرد نه در جایی که شخصیت ها شکل گرفته...
موفق باشید یا علی